معنی فارسی universalise

B1

جهانی‌سازی، فرآیند تبدیل یک ایده یا عمل به شیوه‌ای که بتوان آن را در سطح جهانی به کار برد.

To make something universal, applicable or accepted everywhere.

verb
معنی(verb):

To make universal, to make consistent or common across all cases.

example
معنی(example):

هدف ما جهانی‌سازی بهترین شیوه‌ها در آموزش است.

مثال:

We aim to universalise the best practices in education.

معنی(example):

این ابتکار به دنبال جهانی‌سازی دسترسی به آب تمیز است.

مثال:

The initiative seeks to universalise access to clean water.

معنی فارسی کلمه universalise

: معنی universalise به فارسی

جهانی‌سازی، فرآیند تبدیل یک ایده یا عمل به شیوه‌ای که بتوان آن را در سطح جهانی به کار برد.