معنی فارسی unmasculine
B2غیرمردانه، به ویژگیها یا رفتارهایی اطلاق میشود که معمولاً به مردان نسبت داده نمیشود.
Not having qualities traditionally associated with men.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not masculine; not characteristic of, typical of, or appropriate for a man
example
معنی(example):
او لباسهایی میپوشد که برخی ممکن است آن را غیرمردانه بنامند.
مثال:
He wears clothing that some might call unmasculine.
معنی(example):
مفهوم ویژگیهای غیرمردانه بسته به فرهنگ متفاوت است.
مثال:
The concept of unmasculine traits varies by culture.
معنی فارسی کلمه unmasculine
:
غیرمردانه، به ویژگیها یا رفتارهایی اطلاق میشود که معمولاً به مردان نسبت داده نمیشود.