معنی فارسی unoxidized

C1

اکسید نشده، به حالت اولیه و خالص خود باقی‌مانده است.

Not exposed to oxidation; retains its original state without reacting with oxygen.

adjective
معنی(adjective):

Not oxidized

example
معنی(example):

فلز غیر اکسید شده براق و نو بود.

مثال:

The unoxidized metal was shiny and new.

معنی(example):

آنها از نقره غیر اکسید شده برای جواهرسازی استفاده کردند.

مثال:

They used unoxidized silver for the jewelry.

معنی فارسی کلمه unoxidized

: معنی unoxidized به فارسی

اکسید نشده، به حالت اولیه و خالص خود باقی‌مانده است.