معنی فارسی unpackaged
B1بدون بستهبندی، آزاد از هر نوع بسته بندی یا پوشش.
Not enclosed or packaged; typically fresh and accessible.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not packaged.
example
معنی(example):
میوههای بدون بستهبندی در بازار به نمایش درآمده بودند.
مثال:
The unpackaged fruit was displayed in the market.
معنی(example):
بسیاری از مصرف کنندگان محصولات بدون بستهبندی را به خاطر تازگیشان ترجیح میدهند.
مثال:
Many consumers prefer unpackaged products for their freshness.
معنی فارسی کلمه unpackaged
:
بدون بستهبندی، آزاد از هر نوع بسته بندی یا پوشش.