معنی فارسی unpitied
B1بیتوجهی، حالتی که در آن کسی احساس میکند کسی به او توجه نمیکند یا دربارهی او بیاعتنا است.
Not receiving sympathy or compassion; being neglected or ignored.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not pitied.
example
معنی(example):
کودک پس از گم کردن اسباببازیاش احساس بیتوجهی کرد.
مثال:
The child felt unpitied after losing his toy.
معنی(example):
در غم بیتوجهیاش، از همه دور شد.
مثال:
In his unpitied sorrow, he withdrew from everyone.
معنی فارسی کلمه unpitied
:
بیتوجهی، حالتی که در آن کسی احساس میکند کسی به او توجه نمیکند یا دربارهی او بیاعتنا است.