معنی فارسی unreachable

B2

غیرقابل دسترسی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که نتوان به آن محل یا شخصی دسترسی پیدا کرد.

Not able to be reached or attained.

noun
معنی(noun):

A person or thing that cannot be reached.

adjective
معنی(adjective):

Unable to be reached; impossible to attain.

example
معنی(example):

سیگنال در طول طوفان غیرقابل دسترسی بود.

مثال:

The signal was unreachable during the storm.

معنی(example):

او در منطقه‌ای غیرقابل دسترسی با هیچ جاده‌ای زندگی می‌کرد.

مثال:

He lived in an unreachable area with no roads.

معنی فارسی کلمه unreachable

: معنی unreachable به فارسی

غیرقابل دسترسی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که نتوان به آن محل یا شخصی دسترسی پیدا کرد.