معنی فارسی unratified
B1هیچ تأییدی بر اعتبار یک توافق یا سند قانونی صورت نگرفته است.
Not formally approved or confirmed.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not ratified
example
معنی(example):
پیمان هنوز توسط چندین کشور تصویب نشده است.
مثال:
The treaty remains unratified by several nations.
معنی(example):
پیشنهاد او که تصویب نشده بود برای بحثهای آینده باقی ماند.
مثال:
Her unratified proposal was left for future discussion.
معنی فارسی کلمه unratified
:
هیچ تأییدی بر اعتبار یک توافق یا سند قانونی صورت نگرفته است.