معنی فارسی unreeving
B2فرایند آزاد کردن یا باز کردن طنابها یا سیستمهای مربوط به بادبان یا قایق.
The act of removing a rope or line from a rigging or setup
- verb
verb
معنی(verb):
To withdraw or take out, as for example a rope from a block.
example
معنی(example):
باز کردن بادبان قبل از جمع کردن قایق ضروری است.
مثال:
Unreeving the sail is essential before packing the boat.
معنی(example):
آنها در حال باز کردن سازههای قایق هستند تا برای آسیبها بازرسی کنند.
مثال:
They are unreeving the rigging to inspect for damage.
معنی فارسی کلمه unreeving
:
فرایند آزاد کردن یا باز کردن طنابها یا سیستمهای مربوط به بادبان یا قایق.