معنی فارسی unregulated
B1غیرقانونی به حالتی اطلاق میشود که بر روی فعالیتها یا صنایع نظارت و تنظیمی وجود ندارد.
Not controlled or governed by regulations; lacking oversight.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not regulated
example
معنی(example):
بازار غیرقانونی میتواند خطراتی برای مصرفکنندگان به همراه داشته باشد.
مثال:
The unregulated market can lead to risks for consumers.
معنی(example):
صنایع غیرمجاز معمولاً از استانداردهای ایمنی پیروی نمیکنند.
مثال:
Unregulated industries often do not follow safety standards.
معنی فارسی کلمه unregulated
:
غیرقانونی به حالتی اطلاق میشود که بر روی فعالیتها یا صنایع نظارت و تنظیمی وجود ندارد.