معنی فارسی unrelenting
B2بی‌وقفه به معنای عدم کاهش یا تسلیم شدن، به طور مداوم ادامه دارد.
Not yielding in strength or severity; constant and unyielding.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not relenting; having no pity; not being or becoming lenient, mild, gentle, or merciful
example
معنی(example):
باران بی‌وقفه برنامه‌های پیک نیک ما را خراب کرد.
مثال:
The unrelenting rain ruined our picnic plans.
معنی(example):
او با چالش‌های بی‌وقفه روبرو شد اما هرگز تسلیم نشد.
مثال:
She faced unrelenting challenges but never gave up.
معنی فارسی کلمه unrelenting
:
بی‌وقفه به معنای عدم کاهش یا تسلیم شدن، به طور مداوم ادامه دارد.
