معنی فارسی unroofing
B1عمل حذف سقف از یک ساختمان یا شی که معمولاً شامل کارهای سخت و تخریب است.
The act of removing a roof from a structure.
- verb
verb
معنی(verb):
To remove a roof from, e.g. a building.
example
معنی(example):
بیسقف کردن انبار قدیمی کاری چالشبرانگیز برای کارگران بود.
مثال:
Unroofing the old barn was a challenging task for the workers.
معنی(example):
فرایند بیسقف کردن چندین ساعت طول کشید.
مثال:
The process of unroofing took several hours to complete.
معنی فارسی کلمه unroofing
:
عمل حذف سقف از یک ساختمان یا شی که معمولاً شامل کارهای سخت و تخریب است.