معنی فارسی unscholarly
B1غیرآکادمیک، به خصوص در زمینههای علمی و تحصیلی، به اصطلاحات یا کارهای بدون دقت علمی.
Not scholarly; lacking scholarly merit or rigor.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not scholarly.
example
معنی(example):
رویکرد او به پروژه به عنوان غیرآکادمیک تلقی شد.
مثال:
Her approach to the project was deemed unscholarly.
معنی(example):
او منابع غیرآکادمیک برای مقالهاش پیدا کرد.
مثال:
He found unscholarly sources for his paper.
معنی فارسی کلمه unscholarly
:
غیرآکادمیک، به خصوص در زمینههای علمی و تحصیلی، به اصطلاحات یا کارهای بدون دقت علمی.