معنی فارسی unsexing
B2فرآیند حذف ویژگیهای جنسی از یک موجود زنده.
The act of removing gender characteristics from an organism.
- verb
verb
معنی(verb):
To deprive of sexual attributes or characteristics.
معنی(verb):
To sterilize (deprive of the ability to procreate); to castrate.
example
معنی(example):
بیجنس کردن گیاهان یک تکنیک در کشاورزی مدرن است.
مثال:
Unsexing the plants is a technique in modern agriculture.
معنی(example):
فرآیند بیجنس کردن حیوانات به برنامههای پرورش کمک میکند.
مثال:
The process of unsexing animals helps in breeding programs.
معنی فارسی کلمه unsexing
:
فرآیند حذف ویژگیهای جنسی از یک موجود زنده.
