معنی فارسی unshowy

B1

غیرنمایشی، به معنای عدم تلاش برای جلب توجه یا نمایش ثروت.

Not designed to attract attention; modest.

adjective
معنی(adjective):

Not showy; plain or unassuming

مثال:

He has a confident, unshowy style.

example
معنی(example):

سبک غیرنمایشی او باعث می‌شد در جمع دیده شود.

مثال:

Her unshowy style made her stand out in a crowd.

معنی(example):

او لباس‌های غیرنمایشی را که راحتی را به نمایش می‌گذاشت، ترجیح می‌داد.

مثال:

He preferred unshowy clothing that emphasized comfort.

معنی فارسی کلمه unshowy

: معنی unshowy به فارسی

غیرنمایشی، به معنای عدم تلاش برای جلب توجه یا نمایش ثروت.