معنی فارسی unslakeable
B1غیرقابل سیراب، به چیزی اشاره دارد که نمیتوان آن را کم کرد یا برآورده کرد.
Not able to be quenched or satisfied; insatiable.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That cannot be slaked
example
معنی(example):
تشنگی غیرقابل سیراب او برای دانش او را به خواندن هر کتاب در کتابخانه واداشت.
مثال:
His unslakeable thirst for knowledge drove him to read every book in the library.
معنی(example):
خواستههای غیرقابل سیراب پروژه، مرزهای تیم را آزمایش کرد.
مثال:
The unslakeable demands of the project tested the team's limits.
معنی فارسی کلمه unslakeable
:
غیرقابل سیراب، به چیزی اشاره دارد که نمیتوان آن را کم کرد یا برآورده کرد.