معنی فارسی unspellable
B1غیرقابل هجی به معنای کلمهای است که نمیتوان آن را به درستی نوشت یا هجی کرد.
Impossible to correctly spell.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Difficult or impossible to spell.
example
معنی(example):
نام آنقدر طولانی بود که غیرقابل هجی به نظر میرسید.
مثال:
The name was so long that it seemed unspellable.
معنی(example):
او یک کلمه غیرقابل هجی به عنوان مثال داد.
مثال:
She gave an unspellable word as an example.
معنی فارسی کلمه unspellable
:
غیرقابل هجی به معنای کلمهای است که نمیتوان آن را به درستی نوشت یا هجی کرد.