معنی فارسی unspent
B1خرج نشده به معنای پول یا منابعی است که خرج نشده و در دسترس باقی ماندهاند.
Not used or spent.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not spent.
example
معنی(example):
او هنوز پول خرج نشدهای از ماه گذشته داشت.
مثال:
He still had unspent money left over from last month.
معنی(example):
بودجههای خرج نشده سال آینده در دسترس خواهد بود.
مثال:
The unspent funds will be available next year.
معنی فارسی کلمه unspent
:
خرج نشده به معنای پول یا منابعی است که خرج نشده و در دسترس باقی ماندهاند.