معنی فارسی unsprayed

B1

میوه‌ها یا گیاهان که هیچ گونه آفت‌کش یا اسپری شیمیایی روی آنها استفاده نشده است.

Not treated with pesticides or sprays; in a natural condition.

adjective
معنی(adjective):

Not having been sprayed.

example
معنی(example):

گل‌هایی که سمپاشی نشده بودند در حالت طبیعی خود بودند.

مثال:

The unsprayed flowers were in their natural state.

معنی(example):

بهتر است از میوه‌های سمپاشی نشده برای رژیم غذایی سالم‌تر استفاده کنید.

مثال:

It is better to use unsprayed fruits for a healthier diet.

معنی فارسی کلمه unsprayed

: معنی unsprayed به فارسی

میوه‌ها یا گیاهان که هیچ گونه آفت‌کش یا اسپری شیمیایی روی آنها استفاده نشده است.