معنی فارسی unsubscribed
B1وضعیتی است که نشان می‌دهد فرد دیگر عضو یا مشترک خدماتی نیست.
Describes a state of having opted out from receiving further communications.
- verb
verb
معنی(verb):
To cancel a subscription, especially to an online service.
مثال:
How do I unsubscribe from your mailing list?
example
معنی(example):
بعد از اینکه از آن سرویس خارج شدم، صندوق ورودی‌ام کمتر درهم برهم بود.
مثال:
After I unsubscribed from that service, my inbox was less cluttered.
معنی(example):
او از چندین خبرنامه خارج شد تا بهتر بتواند ایمیل‌هایش را مدیریت کند.
مثال:
He unsubscribed from multiple newsletters to manage his emails better.
معنی فارسی کلمه unsubscribed
:
وضعیتی است که نشان می‌دهد فرد دیگر عضو یا مشترک خدماتی نیست.
