معنی فارسی un-surfaced

B1

غیر بارگذاری شده، اطلاعات یا داده‌هایی که به صورت کامل یا به طور واضح ارائه نشده‌اند.

Not brought to the surface or revealed.

example
معنی(example):

داده‌های غیر بارگذاری شده روندهای غیرمنتظره زیادی را آشکار کرد.

مثال:

The un-surfaced data revealed many unexpected trends.

معنی(example):

پس از تحقیق، برخی مسائل غیر بارگذاری شده به روشنایی آمد.

مثال:

After the investigation, some un-surfaced issues came to light.

معنی فارسی کلمه un-surfaced

: معنی un-surfaced به فارسی

غیر بارگذاری شده، اطلاعات یا داده‌هایی که به صورت کامل یا به طور واضح ارائه نشده‌اند.