معنی فارسی unswathed

B1

غیر پوشش داده شده، به حالتی اطلاق می‌شود که پوشش یا لایه‌ای وجود نداشته باشد.

Not covered or wrapped.

verb
معنی(verb):

To remove a swathe from.

example
معنی(example):

مجسمه‌ای که پوشانده نشده بود در موزه ایستاده بود و فرم واقعی خود را نشان می‌داد.

مثال:

The unswathed statue stood in the museum, revealing its true form.

معنی(example):

پس از اینکه غیر پوشش شد، اثر باستانی سرانجام در معرض نمایش قرار گرفت.

مثال:

After being unswathed, the ancient artifact was finally on display.

معنی فارسی کلمه unswathed

: معنی unswathed به فارسی

غیر پوشش داده شده، به حالتی اطلاق می‌شود که پوشش یا لایه‌ای وجود نداشته باشد.