معنی فارسی unsullied

B1

بدون لکه، به معنای پاک و بی‌نقص بودن.

Not spoiled or made impure.

adjective
معنی(adjective):

Not sullied.

example
معنی(example):

شهرت او علی‌رغم شایعات بدون لکه باقی ماند.

مثال:

Her reputation remained unsullied despite the rumors.

معنی(example):

آنها نسخه‌ای بدون لکه از داستان را ارائه دادند.

مثال:

They presented an unsullied version of the story.

معنی فارسی کلمه unsullied

: معنی unsullied به فارسی

بدون لکه، به معنای پاک و بی‌نقص بودن.