معنی فارسی unsuppressed

B2

کنترل نشده، به حالتی اطلاق می‌شود که احساسات یا رفتارها تحت فشار یا سانسور قرار نگرفته‌اند.

Not constrained or held back; expressed openly.

adjective
معنی(adjective):

Not suppressed.

example
معنی(example):

احساسات او در طول اجرا کنترل‌نشده بودند.

مثال:

Her emotions were unsuppressed during the performance.

معنی(example):

او به شگفتی یک واکنش کنترل‌نشده داد.

مثال:

He gave an unsuppressed response to the surprise.

معنی فارسی کلمه unsuppressed

: معنی unsuppressed به فارسی

کنترل نشده، به حالتی اطلاق می‌شود که احساسات یا رفتارها تحت فشار یا سانسور قرار نگرفته‌اند.