معنی فارسی untaken
B1نگرفته، به مواردی اشاره دارد که هنوز مورد استفاده یا بهرهبرداری قرار نگرفتهاند.
Not occupied, not claimed, or not utilized.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not taken.
example
معنی(example):
زمان قرار هنوز گرفته نشده است.
مثال:
The appointment slot is still untaken.
معنی(example):
فرصتهای زیادی در زندگی وجود دارند که گرفته نشدهاند.
مثال:
There are many untaken opportunities in life.
معنی فارسی کلمه untaken
:
نگرفته، به مواردی اشاره دارد که هنوز مورد استفاده یا بهرهبرداری قرار نگرفتهاند.