معنی فارسی untalkative
B1بیحرف و حدیث، به شخصی اشاره دارد که خیلی کم صحبت میکند.
Not inclined to talk; quiet.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Unwilling to talk; taciturn; refusing to speak
example
معنی(example):
او در گروههای بزرگ اغلب به عنوان شخصی بیحرف و حدیث دیده میشود.
مثال:
He is often seen as untalkative in large groups.
معنی(example):
او فردی بیحرف و حدیث است اما وقتی صحبت میکند، با حکمت صحبت میکند.
مثال:
She is untalkative but speaks wisely when she does.
معنی فارسی کلمه untalkative
:
بیحرف و حدیث، به شخصی اشاره دارد که خیلی کم صحبت میکند.