معنی فارسی untested
B1آزمایش نشده، به وضعیتی اشاره دارد که یک ایده، روش، یا محصول هنوز در شرایط واقعی آزمایش نشده است.
Not having been tested; unverified or unproven.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not previously tested.
example
معنی(example):
نرمافزار جدید هنوز آزمایش نشده است.
مثال:
The new software is still untested.
معنی(example):
استفاده از روشهای آزمایش نشده میتواند به نتایج غیرمنتظره منجر شود.
مثال:
Using untested methods can lead to unexpected results.
معنی فارسی کلمه untested
:
آزمایش نشده، به وضعیتی اشاره دارد که یک ایده، روش، یا محصول هنوز در شرایط واقعی آزمایش نشده است.