معنی فارسی untheorised

B2

بدون نظریه، به مفهومی اشاره دارد که هنوز تحلیل، توضیح یا ساختار نظری مشخصی ندارد.

Not yet explained or analyzed theoretically; lacking a theoretical framework.

adjective
معنی(adjective):

That has not been explained by a theory.

example
معنی(example):

این مفهوم تا زمانی که تحقیقات جدید منتشر شد، بدون نظریه باقی ماند.

مثال:

The concept remained untheorised until the new research was published.

معنی(example):

در جلسه، ما چند ایده بدون نظریه را که می‌توانست به نوآوری منجر شود، مورد بحث قرار دادیم.

مثال:

In the meeting, we discussed several untheorised ideas that could lead to innovation.

معنی فارسی کلمه untheorised

: معنی untheorised به فارسی

بدون نظریه، به مفهومی اشاره دارد که هنوز تحلیل، توضیح یا ساختار نظری مشخصی ندارد.