معنی فارسی untrammeled
C1untrammeled به معنای بدون محدودیت و قید و بند بودن است و به حالتی اشاره دارد که در آن فرد آزادی کامل دارد.
Not hindered or restricted; having the freedom to act or think freely.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not limited or restricted; unrestrained; limitless.
example
معنی(example):
او از آزادی بدون قید و شرط خود در طبیعت لذت برد.
مثال:
She enjoyed her untrammeled freedom in the countryside.
معنی(example):
خلاقیت هنرمند تحت تاثیر قواعد اجتماعی محدود نشده بود.
مثال:
The artist's creativity was untrammeled by societal norms.
معنی فارسی کلمه untrammeled
:
untrammeled به معنای بدون محدودیت و قید و بند بودن است و به حالتی اشاره دارد که در آن فرد آزادی کامل دارد.
