معنی فارسی untrendy
B1غیر مد روز، چیزی که مطابق با روندهای مد روز نیست.
Not fashionable or trendy.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not trendy; unfashionable, square.
example
معنی(example):
او لباسهای غیرمد روز را که راحت هستند ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers untrendy clothes that are comfortable.
معنی(example):
کافه دارای فضایی غیرمد روز است اما بسیار دنج است.
مثال:
The café has an untrendy vibe but is very cozy.
معنی فارسی کلمه untrendy
:
غیر مد روز، چیزی که مطابق با روندهای مد روز نیست.