معنی فارسی unused

B1 /ʌnˈjust/

استفاده‌نشده، به معنای چیزی که تا کنون استفاده نشده است.

Not used.

adjective
معنی(adjective):

Not used.

مثال:

I have two unused vouchers for a free meal.

معنی(adjective):

Not accustomed (to), unfamiliar with.

مثال:

I am unused to the dark nights of the countryside.

example
معنی(example):

در این رویداد بلیط‌های استفاده‌نشده بسیاری وجود داشت.

مثال:

There were several unused tickets at the event.

معنی(example):

او یک دفترچه استفاده‌نشده را در کشوی خود پیدا کرد.

مثال:

She found an unused notebook in her drawer.

معنی فارسی کلمه unused

: معنی unused به فارسی

استفاده‌نشده، به معنای چیزی که تا کنون استفاده نشده است.