معنی فارسی unvaccinated
B1واکسننزده، به معنای شخصی که واکسن علیه یک بیماری خاص دریافت نکرده است.
Not having received a vaccine.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not vaccinated
example
معنی(example):
بسیاری از افراد هنوز علیه این بیماری واکسینه نشدهاند.
مثال:
Many people are still unvaccinated against the disease.
معنی(example):
جمعیت واکسینهنشده در معرض خطر بیشتری از بیماری قرار دارد.
مثال:
The unvaccinated population is at a higher risk of illness.
معنی فارسی کلمه unvaccinated
:
واکسننزده، به معنای شخصی که واکسن علیه یک بیماری خاص دریافت نکرده است.