معنی فارسی unuttered
B1 /ˌʌnˈʌtɚd/ناگفته، به معنای چیزهایی که بیان نشدهاند یا ابراز نشدهاند.
Not spoken; not expressed in words.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not uttered; unspoken.
example
معنی(example):
افکار او در طول جلسه ناگفته باقی ماند.
مثال:
Her thoughts remained unuttered during the meeting.
معنی(example):
او احساسات زیادی درباره وضعیت داشت که ناگفته ماندند.
مثال:
He had many unuttered feelings about the situation.
معنی فارسی کلمه unuttered
:
ناگفته، به معنای چیزهایی که بیان نشدهاند یا ابراز نشدهاند.