معنی فارسی up a tree
B1درختی که شخصی بر روی آن رفته تا از وضعیت یا مشکلی فرار کند.
In a difficult situation from which it is hard to escape
- IDIOM
example
معنی(example):
به بالای درخت رفتم تا نمای بهتری داشته باشم.
مثال:
I climbed up a tree to get a better view.
معنی(example):
او درختی بالا رفته بود تا از باران فرار کند.
مثال:
He was up a tree trying to escape the rain.
معنی فارسی کلمه up a tree
:
درختی که شخصی بر روی آن رفته تا از وضعیت یا مشکلی فرار کند.