معنی فارسی up to one's ears in
B2در وضعیتی که کسی به شدت درگیر چیزی شده است؛ اغلب به معنای فشار زیاد و کار زیاد.
Involved to an excessive degree in something, often stressful or burdensome.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تا گوشش در مطالعه برای امتحانات است.
مثال:
She is up to her ears in studying for exams.
معنی(example):
من این هفته تا گوشم در کار هستم.
مثال:
I'm up to my ears in work this week.
معنی فارسی کلمه up to one's ears in
:در وضعیتی که کسی به شدت درگیر چیزی شده است؛ اغلب به معنای فشار زیاد و کار زیاد.