معنی فارسی up-talk
B2شیوهای از گفتار که در آن تن صدا در پایان جملات بالا میرود و جملات را مانند سوالات میسازد.
A speech pattern in which statements end with an upward intonation, sounding like questions.
- OTHER
example
معنی(example):
او اغلب از بالاگفتار استفاده میکند و جملاتش را مانند پرسشها نشان میدهد.
مثال:
She often uses up-talk, making her statements sound like questions.
معنی(example):
او متوجه شد که بالاگفتار او میتواند در یک محیط رسمی گیجکننده باشد.
مثال:
He noticed that her up-talk could be confusing in a formal setting.
معنی فارسی کلمه up-talk
:
شیوهای از گفتار که در آن تن صدا در پایان جملات بالا میرود و جملات را مانند سوالات میسازد.