معنی فارسی uptakes
B1برداشت یا فهم یک موضوع، به ویژه در فرآیند یادگیری.
The act of understanding or interpreting information in a learning context.
- noun
noun
معنی(noun):
Understanding; comprehension.
معنی(noun):
Absorption, especially of food or nutrient by an organism.
معنی(noun):
The act of lifting or taking up.
معنی(noun):
A chimney.
معنی(noun):
The upcast pipe from the smokebox of a steam boiler towards the chimney.
example
معنی(example):
معلم برداشت دانش‌آموزان از درس را با دقت ارزیابی کرد.
مثال:
The teacher evaluated the students' uptakes of the lesson very carefully.
معنی(example):
برداشت‌های آنها در طول کارگاه نشان داد که آنها در حال شرکت و یادگیری هستند.
مثال:
Their uptakes during the workshop showed they were engaged and learning.
معنی فارسی کلمه uptakes
:
برداشت یا فهم یک موضوع، به ویژه در فرآیند یادگیری.
