معنی فارسی upstander
B1مدافع، شخصی که به جای سکوت، در برابر ناعدالتی و رفتار نادرست واکنش نشان می‌دهد.
A person who takes action to support a cause or stand against wrongdoing.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who stands up for something, as contrasted to a bystander who remains inactive.
معنی(noun):
One of the upright handlebars on a traditional Inuit sled.
example
معنی(example):
یک مدافع در برابر بی‌عدالتی صحبت می‌کند.
مثال:
An upstander speaks out against injustice.
معنی(example):
مدافع بودن به معنای ایستادن در برابر آنچه درست است.
مثال:
Being an upstander means standing up for what is right.
معنی فارسی کلمه upstander
:
مدافع، شخصی که به جای سکوت، در برابر ناعدالتی و رفتار نادرست واکنش نشان می‌دهد.
