معنی فارسی vagaries
B2تغییرات و نوسانات غیرقابل پیش‌بینی که ممکن است در زندگی یا شرایط مختلف رخ دهند.
An unpredictable or erratic occurrence.
- noun
noun
معنی(noun):
An erratic, unpredictable occurrence or action.
معنی(noun):
An impulsive or illogical desire; a caprice or whim.
example
معنی(example):
فراز و نشیب‌های زندگی گاهی اوقات غیرقابل پیش‌بینی هستند.
مثال:
The vagaries of life can sometimes be unpredictable.
معنی(example):
ما باید به نوسانات آب و هوا در این فصل سازگار شویم.
مثال:
We need to adapt to the vagaries of the weather this season.
معنی فارسی کلمه vagaries
:
تغییرات و نوسانات غیرقابل پیش‌بینی که ممکن است در زندگی یا شرایط مختلف رخ دهند.
