معنی فارسی validates
B2تأیید کردن یا اثبات کردن صحت و درستی چیزی.
To check or prove the accuracy or validity of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To render valid.
معنی(verb):
To check or prove the validity of; verify.
معنی(verb):
To have its validity successfully proven.
مثال:
The data file cannot be imported because it doesn't validate.
example
معنی(example):
دانشمند یافته‌هایش را از طریق آزمایشات دقیق معتبر می‌سازد.
مثال:
The scientist validates her findings through rigorous experiments.
معنی(example):
نرم‌افزار ورودی‌های کاربر را برای اطمینان از دقت داده‌ها معتبر می‌سازد.
مثال:
The software validates user inputs to ensure data accuracy.
معنی فارسی کلمه validates
:
تأیید کردن یا اثبات کردن صحت و درستی چیزی.
