معنی فارسی vamoose

B1

رفتن ناگهانی یا ترک کردن یک مکان، معمولاً به دلیل بی‌میلی به ماندن.

To depart quickly; to leave in haste.

verb
معنی(verb):

To run away (from); to flee.

معنی(verb):

To hurry.

معنی(verb):

To be expelled.

example
معنی(example):

وقت آن است که قبل از شلوغ شدن مهمانی برویم.

مثال:

It's time to vamoose before the party gets crowded.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند بروند بعد از اینکه متوجه شدند خیلی دیر شده است.

مثال:

They decided to vamoose after realizing it was too late.

معنی فارسی کلمه vamoose

: معنی vamoose به فارسی

رفتن ناگهانی یا ترک کردن یک مکان، معمولاً به دلیل بی‌میلی به ماندن.