معنی فارسی variegates
B1متنوع کردن به معنی ترکیب یا مخلوط کردن چیزها به صورت متنوع و گوناگون است.
To give different colors to something, especially in a variety of patterns.
- verb
verb
معنی(verb):
To add variety to something.
معنی(verb):
To change the appearance of something, especially by covering with patches or streaks of different colour.
معنی(verb):
To dapple.
example
معنی(example):
این هنرمند رنگ‌ها را در نقاشی‌اش متنوع می‌کند.
مثال:
The artist variegates the colors in her painting.
معنی(example):
برگ‌ها متنوع می‌شوند و سایه‌های زیبا از سبز و زرد را نشان می‌دهند.
مثال:
The leaves variegates, showing beautiful shades of green and yellow.
معنی فارسی کلمه variegates
:
متنوع کردن به معنی ترکیب یا مخلوط کردن چیزها به صورت متنوع و گوناگون است.
