معنی فارسی vergence
B2انحراف به سمت داخل یا بیرون چشمان به هنگام نگاه به اشیاء در فاصله‌های مختلف.
The inward or outward turning of the eyes when looking at objects at different distances.
- noun
noun
معنی(noun):
A measure of convergence or divergence of rays.
معنی(noun):
The simultaneous turning of both eyes when focusing.
معنی(noun):
The direction of the overturned component of an asymmetric fold.
example
معنی(example):
چشمان باید برای تمرکز بر اشیاء نزدیک، انحراف پیدا کنند.
مثال:
The eyes must undergo vergence to focus on nearby objects.
معنی(example):
انحراف برای درک عمق مهم است.
مثال:
Vergence is important for depth perception.
معنی فارسی کلمه vergence
:
انحراف به سمت داخل یا بیرون چشمان به هنگام نگاه به اشیاء در فاصله‌های مختلف.
