معنی فارسی verglas
B2لایهای نازک از یخ که بر روی سطح زمین شکل میگیرد، معمولاً بعد از باران یا دمای پایین.
A thin layer of ice that forms on the ground, usually after rain or in cold conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
جادهها به خاطر یخزدگی بعد از باران خطرناک بودند.
مثال:
The roads were dangerous due to verglas after the rain.
معنی(example):
اسکیت کردن بر روی یخزدگی میتواند هیجانانگیز اما پرخطر باشد.
مثال:
Skating on verglas can be thrilling but risky.
معنی فارسی کلمه verglas
:
لایهای نازک از یخ که بر روی سطح زمین شکل میگیرد، معمولاً بعد از باران یا دمای پایین.