معنی فارسی vesicates
B2عمل آسیب زدن یا سوختن پوست یا بافتها که معمولاً به وسیله مواد شیمیایی سمی انجام میشود.
To cause vesication; to produce blisters on the skin.
- verb
verb
معنی(verb):
To blister; to raise blisters on.
example
معنی(example):
این ماده شیمیایی با تماس به پوست آسیب میزند.
مثال:
The chemical vesicates the skin upon contact.
معنی(example):
برخی سموم میتوانند در موارد شدید به بافتها آسیب بزنند.
مثال:
Certain toxins can vesicate the tissues in severe cases.
معنی فارسی کلمه vesicates
:
عمل آسیب زدن یا سوختن پوست یا بافتها که معمولاً به وسیله مواد شیمیایی سمی انجام میشود.