معنی فارسی vibrissae

C1 /vɪˈbɹɪsaɪ/

موهای حساس که در اطراف دهان و صورت بعضی از حیوانات وجود دارند.

The stiff hairs on the face of an animal that are sensitive to touch.

noun

معنی(noun):

Any of the tactile whiskers on the nose of an animal such as a cat

معنی(noun):

Any similar feather near the mouth of some birds

example

معنی(example):

گربه‌ها از ویبریس برای حس کردن محیط اطراف خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Cats use their vibrissae to sense their surroundings.

معنی(example):

ویبریس برای بسیاری از حیوانات در حرکت در فضاهای تاریک مهم است.

مثال:

Vibrissae are important for many animals in navigating dark spaces.

معنی فارسی کلمه vibrissae

موهای حساس که در اطراف دهان و صورت بعضی از حیوانات وجود دارند.