معنی فارسی violating
B2 /ˈvaɪəˌleɪtɪŋ/نقض به معنای تخطی از یک قانون یا توافق است که معمولاً عواقب خاصی دارد.
The act of breaking or disregarding a law, rule, or agreement
- verb
verb
معنی(verb):
To break or disregard (a rule or convention).
مثال:
Accessing unauthorized files violates security protocol.
معنی(verb):
To rape.
معنی(verb):
To cite (a person) for a parole violation.
example
معنی(example):
او با عدم پیروی از قوانین، در حال نقض آن‌ها است.
مثال:
He is violating the rules by not following them.
معنی(example):
نقض یک قرارداد می‌تواند به عواقب قانونی منجر شود.
مثال:
Violating a contract can lead to legal consequences.
معنی فارسی کلمه violating
:
نقض به معنای تخطی از یک قانون یا توافق است که معمولاً عواقب خاصی دارد.
