معنی فارسی violations

B2

نقض‌ها به رفتارهایی اشاره دارند که قوانین یا مقررات را شکسته است.

Instances of breaking rules or laws

noun
معنی(noun):

The act or an instance of violating or the condition of being violated.

example
معنی(example):

سازمان گزارش‌هایی از نقض‌های متعدد دریافت کرد.

مثال:

The organization received reports of multiple violations.

معنی(example):

نقض پروتکل‌های ایمنی می‌تواند جان‌ها را به خطر اندازد.

مثال:

Violations of safety protocols can endanger lives.

معنی فارسی کلمه violations

: معنی violations به فارسی

نقض‌ها به رفتارهایی اشاره دارند که قوانین یا مقررات را شکسته است.