معنی فارسی visibles
B1چیزهای قابل مشاهده، اشیاء یا عناصری که میتوان آنها را دید.
Things that can be seen; objects or elements that are perceptible.
- NOUN
example
معنی(example):
چیزهای قابل مشاهده در نقاشی پر از زندگی و رنگ بودند.
مثال:
The visibles in the painting were full of life and color.
معنی(example):
عناصر قابل مشاهده در ارائه به وضوح پیام را منتقل کردند.
مثال:
The visibles in the presentation helped to convey the message clearly.
معنی فارسی کلمه visibles
:
چیزهای قابل مشاهده، اشیاء یا عناصری که میتوان آنها را دید.