معنی فارسی visigoths
B2ویزیگوتها، یکی از قبایل ژرمنی که در دوران باستان در اروپا زندگی میکردند و تاریخ زیادی را تحت تأثیر قرار دادند.
A group of East Germanic tribes known for their role in the decline of the Western Roman Empire.
- NOUN
example
معنی(example):
ویزیگوتها شاخهای از گوتها بودند که در اسپانیا سکنی گزیدند.
مثال:
The Visigoths were a branch of the Goths who settled in Spain.
معنی(example):
ویزیگوتها نقش مهمی در سقوط امپراتوری روم داشتند.
مثال:
The Visigoths played a significant role in the fall of the Roman Empire.
معنی فارسی کلمه visigoths
:
ویزیگوتها، یکی از قبایل ژرمنی که در دوران باستان در اروپا زندگی میکردند و تاریخ زیادی را تحت تأثیر قرار دادند.