معنی فارسی vividest
B2زنده‌ترین به معنای بسیار روشن و پر رنگ، توصیف کیفیتی است که در آن تصویر یا حس را به وضوح و با جزئیات رنگی توصیف می‌کند.
The superlative form of 'vivid', meaning most striking, clear, and colorful in appearance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(of perception) Clear, detailed or powerful.
معنی(adjective):
(of an image) Bright, intense or colourful.
معنی(adjective):
Full of life, strikingly alive.
example
معنی(example):
هنرمند زنده‌ترین نقاشی را که تاکنون دیده‌ام خلق کرد.
مثال:
The artist created the vividest painting I have ever seen.
معنی(example):
خاطرات او از سفر زنده‌ترین و پر از جزئیات رنگارنگ بود.
مثال:
Her memories of the trip were the vividest, filled with colorful details.
معنی فارسی کلمه vividest
:
زنده‌ترین به معنای بسیار روشن و پر رنگ، توصیف کیفیتی است که در آن تصویر یا حس را به وضوح و با جزئیات رنگی توصیف می‌کند.
